معرفت هو شاخص های پیشرفت و توسعه از دیدگاه قرآن
گفتمان حاکم بر جهان معاصر، گفتمان اومانیستی است که یا خدا در آن نیست یا اگر خدایی هست، از پروردگاری و ربوبیت او خبری نیست، بلکه همانند معتزله قائل به تفویض امور به بشر هستند و با تکیه بر عقل و عقلانیت بشری و ابزاری می خواهند جهانی آرمانی بسازند که پایان تاریخ آن با لیبرال دموکراسی رقم خورده است. در چنین جهانی شاخص هایی که برای فلسفه زندگی و سبک زندگی آرمانی و مطلوب ارائه میشود، بر اساس فلسفه اومانیسم و عقلانیت ابزاری با محوریت مادیگرایی است که معنویت و فرهنگ، در حاشیه تنها برای بزک کردن و آراستن دنیا به کار می آید. در حالی که گفتمان اسلامی، بر پایه اصولی اساسی چون مالکیت و ربوبیت و حکمت خدا و در چارچوب قوانین شریعت الهی، سبک زندگی خاصی را تعریف می کند که شاخص های آن با گفتمان اومانیستی و غیر اسلامی تفاوت فاحش دارد. مشکل اساسی این است که در جوامع اسلامی همان شاخص های غیراسلامی به عنوان شاخص های بین المللی پیشرفت و توسعه از سوی دستگاه ها و نهادها پذیرفته شده و سبک زندگی مردم هدایت، مدیریت و سازماندهی می شود. در حقیقت مهندسی غربی است که سبک زندگی مردم را مدیریت می کند و اسلام تنها درحاشیه برای توجیه و آراستن مورد استفاده قرار می گیرد. این گونه است که تضاد در رفتار مسلمانان به طور کامل مشهود است و آنچه در حکمت نظری و عقلی باور دارند، در مقام عمل خلاف آن را انجام می دهند و ازسوی علمای اسلامی عزم و اراده جدی و قوی برای اسلامی کردن شاخص ها کمتر دیده میشود. نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا بخشی از مهمترین مبانی و شاخص های قرآنی پیشرفت و توسعه را بیان کند. *** مفهوم شناسی پیشرفت و توسعه پیشرفت در اینجا براساس آموزه های قرآنی ناظر به کیفیت است که از آن به رشد تعبیر می شود. توسعه به معنای وسعت بخشی ناظر به کمیت و فراگیری است. در فرهنگ غربی، واژه توسعه (development) جایگزین واژه رشد (growth) شده است. "توسعه و پیشرفت" در لغت غربی به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهترشدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگترشدن است. (فرهنگ لغات آکسفورد، 2001). واژه رشد در فرهنگ قرآنی به معناى هدایت یافتن به خیر و صلاح و ضدّ غىّ است.( التّحقیق، ج 4، ص 123، «رشد») و در امور دنیوى و اخروى استعمال مى شود(مفردات، ص 354، «رشد»)، و در اصطلاح فقهى، داشتن عقل و توانایى بر اصلاح مال است.( التّبیان، ج 3، ص 117) انسان رشید از نظر قرآن کسی است که از نظر کمالات به چنان جایی رسیده است که از نظر حکمت نظری و عملی یعنی در حوزه دانشی و ارادی در حد کمال است. از این روخداوند رشید را دارای تسلیم در برابر خدا(احقاف، آیه 15)، تقوا(هود، آیه 78) رعایت کننده حریم و حقوق دیگران(انبیاء، آیه 51) و مانند آن می داند. پس شخص به جایی می رسد که از نظر عقلی درک درستی از حقایق هستی بهویژه حقانیت خداوند داشته و از سوی دیگر بر نفس خود مسلط شده و حقوق همه قوای نفسانی را ادا کرده و حقوق دیگران را به عدالت و انصاف مراعات می کند. بر این مبنا اگر این رشد و پیشرفت نسبت به جامعه باشد، باید گفت که همین شاخص ها را نیز می توان در آن یافت. به این معنا جامعه رشید و رشد یافته، جامعه ای تسلیم در برابر شریعت الهی و قوانین، حافظ ارزش ها، عامل به خوبی ها، برپاکننده عدالت و انصاف و مراعات کننده حقوق دیگران است. شاخص های انسانی و غیرانسانی رشد و توسعه با نگاهی به آموزه های قرآنی می توان شاخص هایی را برای همه ابعاد زندگی بشر پیدا کرد. این شاخص ها و معیارها به انسان نشان می دهد که چگونه راه خود را یافته و میزان رشد کیفی و کمی خود را در تحقق آن ارزیابی و آسیب شناسی کند. شاخص هایی که قرآن برای رشد و توسعه بیان می کند شامل حوزههای انسانی و غیر انسانی است. به این معنا که هم به شاخص های رشد و توسعه انسانی توجه شده و هم به شاخص های رشد و توسعه غیر انسانی که مرتبط با حوزه خلافت انسان در جهان به عنوان خلیفه و آباد کننده است. معیارهای انسانی شامل حوزه های فردی و اجتماعی و همچنین حوزههای فکری، فرهنگی، بهداشتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضایی و مانند آن بوده و علم و عمل آدمی را در همه ابعاد زندگی در بر می گیرد. نکته اساسی در این شاخص ها این است که دنیا در آن تنها به عنوان مقدمه برای یک زندگی جاودانه ابدی ملاحظه شده است و هرگز اهمیت آن در حدی نیست که اصالت اخروی فدا شود؛ چرا که دنیا به عنوان کشتزاری است که در آخرت محصول آن درو و جمع آوری می شود. از نظر آموزه های قرآنی ،رشد و پیشرفت هر چند که از خود فرد شروع می شود، ولی همواره ناظر به بیرون و جامعه خواهد بود. بنابراین رشد و پیشرفت در فرد می بایست با رشد و پیشرفت در جامعه مورد سنجش قرار گیرد و توسعه کمی آن نیز مورد ملاحظه باشد.(هود، آیه 16، سوره عصر) چرا که در نظام قرآنی، راه نجات از خسران ابدی تنها به رشد درونی با ایمان و عمل صالح و توسعه این رشد و پیشرفت در جامعه از طریق امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم و تزکیه دیگران است.(همان آیات و نیز حدید، آیه 25؛ آل عمران، آیه 114؛توبه، آیه 71) شاخص های انسانی توسعه شاخص توسعه انسانی (در زبان انگلیسی: Human Development Index به صورت خلاصه شده: HDI)، شاخصی ترکیبی است برای سنجیدن موفقیت در هر کشور، در سه معیار پایه از توسعه انسانی: زندگی طولانی و سالم، دسترسی به دانش و معرفت و سطح زندگی مناسب. این شاخص هر چند به شکل عقلانی و زیبا و جذاب سامان داده شده است، ولی به یک معنا تنها بر اساس فلسفه اومانیستی و مادیگرایانه شکل گرفته و نمی تواند اهداف و فلسفه آفرینش انسان بر اساس آموزه های اسلامی و قرآنی را تامین کند. بنابراین سبک غربی که برای زندگی تعریف می شود نارسا و ناتمام و محدود به زندگی مادی دنیوی است. آنان در شیوه های مختلف بر آن هستند تا شاخص هایی را معرفی کنند که جنبه حیوانی و مادی و دنیوی زندگی انسانی را تامین می کند. اما شاخص های انسانی رشد و توسعه که قرآن بر اساس فلسفه خلقت انسان در نظر گرفته است، سبک خاصی از زندگی را ارائه میدهد که سبک اسلامی نامیده می شود. این شاخص های انسانی، هم در حوزه فردی وهم درحوزه اجتماعی بیان شده است. بنابراین لازم است این دو حوزه را شناخت و معیارهای آن را دانست و بر اساس آن سنجش و آسیب شناسی صورت گیرد. الف : شاخص های فردی 1. تزکیه و تقوا و خودسازی: نخستین شاخص رشد و پیشرفت در جامعه اسلامی کسب تقوا و خودسازی و تزکیه نفس است. بنابراین، جامعه اسلامی می بایست از نظر شاخص های فضایل باطنی و اخلاقی در حدی از کمال باشد که فضایل عقلانی و شرعی و عرفی در افراد آن به روشنی نمودار باشد. عدالت و اعتدال در شخصیت فرد باید بگونه ای باشد که هر یک از قوای نفسانی او به کمال برسد و از سوی برخی از قوا به ویژه شهوت و غضب، ظلمی به نفس امانی انسان که خداوند مالک آن است نرسد.(شعراء، آیه 214، جمعه ، آیه 2 ، بقره، آیه 57؛ و آیات بسیار دیگر) تزکیه نفس ناظر به تخلیه نفس از رذایل و پستیهای درونی و زشتی هاست. از این شاخص در آموزههای اسلامی به جهاد اکبر تعبیر شده است. 2. علم و دانش و معرفت: دومین شاخص رشد و توسعه در جامعه اسلامی، دانش است. انسان ها بایدبه علمی دست یابند که حقایق هستی برای آنان آشکار شود و فلسفه زندگی و هدف خلقت را بدانند و وظایف و تکالیف خود را نسبت به آن دانسته و شناخت کامل و تمامی داشته باشند. از آموزه های قرآنی به دست می آید که هر انسانی از طریق الهامات درونی و فطری چنین شناخت و دانشی را داشته و می تواند به شکل تفصیلی کسب کند.(شمس، آیات 7 تا 10) همچنین در این راه تقوا و تزکیه نفس می تواند بسیار نقش داشته باشد؛ زیرا علوم الهی را در این باره برای او شدنی می کند.(بقره، آیه 282؛ انفال، آیه 29) 3. محاسن و مکارم اخلاقی: هر انسانی در چارچوب فلسفه اسلامی زندگی می بایست در کسب محاسن و مکارم اخلاقی بکوشد و اسمای الهی سرشته در ذات خویش را با عبادت ،فعلیت و ظهور بخشد. هر چه انسان در مسیر خلقت باشد و از آن انحراف و کژی پیدا نکند و در صراط مستقیم انسانیت گام بردارد، از نظر حسن خلق به تمامیت نزدیک تر میشود. این گونه است که از حسن به احسن و از محاسن به مکارم می رسد. پیامبر(ص) در کلامی گویا و رسا درباره فلسفه بعثت خود می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من برای اتمام مکارم اخلاقی فرستاده شده ام. پس ماموریت یک مسلمان این است که مکارم اخلاقی را بگیرد و بدان عمل کند.این بخش از رفتار، ناظر به تجلیه است ، به این معنا که شخص پس از تزکیه و تخلیه خود از پستی ها و رذایل اخلاقی ، گام تجلیه را بردارد و خود را متخلق و آراسته به اخلاق نیک کند و هنجارها و ارزش ها را در خود زنده و تقویت کند. شاخص هایی که می توان بر اساس آن این امور را شناسایی و ردگیری کرد عبارتند از اموری چون خوش خویی، خوش رویی، ایثار، احسان، کرامت و مانند آن. ب: شاخص های اجتماعی 1. تزکیه : از مسئولیت هر انسانی آن است که وقتی خود را از زشتی ها و پلیدی ها پاک کرد و تقوا به دست آورد، دیگران را تزکیه کرده و آنان را نیز به سمت تقوا برد.(شعراء، آیه 214) پس اگر در جامعه ای امر به معروف و نهی از منکر رواج داشته باشد و هر کسی مسئولیت تربیت و پرورش دیگران را به عهده گیرد،آن جامعه در مسیر رشد و توسعه اسلامی گام بر می دارد. از نظر قرآن کسانی که سکوت می کنند و به مسئولیت اجتماعی خود در این زمینه اقدام نمی کنند و با بی تفاوتی از کنار ناهنجاری ها عبور می کنند، از مسیر توسعه و رشد بازمانده اند و حتی خود در معرض خطر عذاب هستند.(اعراف، آیات 163 تا 166) پیامبر(ص) بر اساس قرآن ماموریت داشت که به تزکیه مردم بپردازد.(بقره، آیه 151) این مسئولیت بر عهده هر اهل ایمانی است که پیامبر(ص) را اسوه حسنه خود قرار داده است.(احزاب، آیه 21) تزکیه ناظر به نابهنجارزدایی از جامعه است به اینکه رفتارها و کردارهای زشت را از جامعه و افراد آن بزداید تا زمینه برای جایگزینی آن با معروف و هنجارها و اخلاقیات فراهم آید. 2. تعلیم: از دیگر مسئولیت های هر انسانی آن است که مردم را نسبت به حقایق هستی و احکام شریعت و قوانین آن آگاه سازد و تعلیم دهد. همان طوری که پیامبران (ع) و پیامبر(ص) ماموریت تعلیم بشر را به عهده داشتند،این ماموریت برای هر انسانی نیز تعریف شده است. بنابراین یکی از شاخص های جامعه اسلامی این است که مردم آن همان طوری که به تزکیه دیگران اهتمام می ورزند به تعلیم دیگران نیزتوجه داشته باشند. پس هر کسی باید خود را در جایگاه معلم قرار دهد و به عنوان یک وظیفه انسانی و اسلامی دانسته های خود را به دیگران تعلیم دهد و زکات علم خویش را ادا کند.(همان، آیات پیشین) 3. تربیت: همان گونه که شخص موظف است خود را پس از تزکیه ، متخلق به اخلاق نیک و پسندیده و فضایل اخلاقی نماید، میبایست مسئولیت تربیت افراد جامعه را به عهده گیرد و محاسن و مکارم اخلاقی را در دیگران ایجاد کند و به تربیت آنان بپردازد. تفصیل شاخص های عمومی برای تبیین بهتر مطلب بهتر است شاخص های قرآنی در حوزههای گوناگون بهویژه در عرصه اجتماعی ارایه شود: 1. شاخص های علمی: شاخص های علمی جامعه اسلامی را می توان در پیشرفت و رشد و توسعه در امور زیر جست و جو کرد: الف : علم اعتقادی ؛ بر اساس آموزه های قرآنی، این نوع علم از برترین علوم است که هر انسانی می بایست آن را بیاموزد. خداوند در آیه 52 سوره فرقان از آن به جهاد کبیر تعبیر کرده است؛ بهویژه زمانی که عالم بخواهد در راستای پاسخ گویی به شبهات از علم قرآنی و اعتقادی بهره گیرد. بر همین اساس لازم است که جامعه اسلامی از عالمانی برخوردار باشد که علم اعتقادات را به مردم بیاموزند و آنان را نسبت به شبهات واکسینه سازند و پاسخ گوی پرسش ها و شبهات باشند.(آل عمران، آیه 7؛ حجر، آیه 87؛ زمر، آیه 23). ب: علم اخلاق و اخلاقیات؛ از آنجایی که شالوده جامعه اسلامی بر اصول اخلاقی قرار دارد، انسان های عالم و عاملی می خواهد که به آموزش اخلاقی پرداخته و مردم را بدان تربیت کنند؛ زیرا اخلاق ، رکن رکین اسلام و جامعه اسلامی است و تزکیه و خودسازی و تقوا از مهمترین اهداف آن به شمار می آید. ج: علم به حلال و حرام و شریعت؛ دانش حقوق و شریعت نیز برای اینکه سبک زندگی مردم را سامان دهد و عدالت را در میان آنان تحقق بخشد لازم است. از این رو تربیت عالمان شریعت و فقیه از لوازم اصلی یک جامعه اسلامی است. مردم نیز می بایست این سه گانه را بیاموزند. د: علم پزشکی و طبابت: از دیگر علوم لازم و مفید در یک جامعه علم پزشکی است که در روایات اسلامی بر آن تاکید شده است. یک جامعه اسلامی می بایست به میزان کفایت دارای عالمان طب و پزشکان خبره و حاذق باشد. از پیامبر(ص) همچنین روایت است که ایشان علم را به دو دسته : علم الادیان و علم الابدان (بحارالانوار، ج 1، ص 220، ح 52) دسته بندی کرده است. در روایات اسلامی آمده است که این علوم از دو راه تحصیل می شود، چنانکه امام علی(ع) می فرماید: «العلم علمان: 1) مطبوعٌ و 2) مسموعٌ، لا ینفع المسموع اذالم یکن المطبوع.( بحارالانوار، ج 1، ص 218، ح 42.) شهید مطهری در توضیح این دو قسم میفرمایند: مراد از علم مسموع، علم شنیده شده و فرا گرفته شده از خارج وجود انسان واز دیگری است اما علم مطبوع علمی است که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه میگیرد، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص است.( تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 19، انتشارات صدرا، ج سی و دوم). 2. شاخص های فرهنگی: فرهنگ بخش بزرگی از زندگی و سبک آن را در بر می گیرد. از مؤلفههای مهم فرهنگی در جامعه اسلامی، می توان به علم گرایی، عدالت خواهی، تعبد عقلانی، خرافه زدایی و مقابله با تقلیدهای کورکورانه، همکاری، همدلی، امر به معروف و نهی از منکر، هنجارگرایی، نابهنجارزدایی ،ارزش گرایی، اصول گرایی ، اصلاح در چارچوب مبانی و اصول و مانند آنها اشاره کرد. در این حوزه هم چنین بر نقش رسانه ها برای تقویت مبانی اخلاقی و هنجاری تاکید شده است. رسانه ها و فن آوری تبلیغ و ترویج فرهنگی می بایست در راستای کمال آدمی باشد. بخش فرهنگی به سبب همپوشانی با بخشهای دیگر می تواند در حوزه های دیگر نیز ردگیری شود. 3. شاخص های اجتماعی: بر اساس آموزه های قرآنی جامعه اسلامی می بایست در حوزه اجتماعی نیز رشد و توسعه یابد. شاخص های مهمی که قرآن در این حوزه بیان می کند اموری چون همکاری در امور اجتماعی و تقویت نیکوکاری و احسان به یکدیگر(مائده، آیه 2)، افزایش ازدواج و موالید، ازدواج آسان و تامین مخارج آن از سوی اولیای شخص یا اولیای امور جامعه (نساء،آیه 3؛ نور، آیه 32)، اشتغال برای همه، تامین غذا و مسکن و حداقل های زندگی(مفهوم مخالف، آیه 34 سوره حاقه و آیات دیگر)، تکافل اجتماعی و بیمه و تامین نیازمندان (ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25)، و مانند آن است. هدف از شاخص هایی که در حوزه اجتماعی بیان می شود آن است که شرایط بهتری برای زیست توده های مردم فراهم آید. البته از آنجایی که عدالت در اسلام فراگیر و توسعه یافته است و حتی دشمن را در بر می گیرد(توبه، آیه 100)، رعایت حقوق اجتماعی همه مردم لازم است.(حدید، آیه 25) براین اساس، تنها کسانی که توطئه می کنند و جاسوسی و خیانت می ورزند، از برخی از حقوق اجتماعی خود محروم می شوند و این محرومیت به شکل طرد اجتماعی صورت می گیرد. به هر حال، بهبود زندگی مردم حتی فقیران و بینوایان و مشارکت دهی فعال در همه عرصههای اجتماعی و رهایی از فشار استکباری و سلطه قاسطین وقانونگریزان و عدالت ستیزان در ایات قرآنی به عنوان مهمترین شاخص ها بیان شده است. این امور موجب افزایش نرخ باروری و جمعیت، کاهش بیکاری، فقر فرهنگی و اجتماعی، پوشش بیمه ای و مانند آن می شود. هم چنین قانونگرایی و هنجارگرایی در برابر قانون ستیزی و هنجارشکنی از دیگر شاخص های مهم اجتماعی در یک جامعه اسلامی رشد و توسعه یافته است. 4. شاخص های سیاسی: از مهمترین شاخص های اسلامی رشد و پیشرفت ،مشارکت مردم در چارچوب نظام ولایی است. در این نظام ولایی که مانند دیگر اصول در چارچوب عدالت سامان یافته است، هر کسی همان طوری که حقوقی دارد دارای مسئولیت هایی هم هست که باید در قبال دیگران انجام دهد ؛زیرا هر کسی به عنوان ولی یعنی سرپرست بر پایه عواطف الهی و انسانی می بایست دیگری را تعلیم و تربیت کند. بر این اساس در نظام سیاسی کشور همان طوری که حق مشارکت دارد وظیفه وتکلیف مشارکت هم بر عهده اوست. در این نظام عادلانه اسلام است که جهاد به معنای دفاع از عقیده و جامعه اسلامی در برابر هر گونه تجاوز علمی و عملی و نظامی و اقتصادی و مانند آن لازم می شود و به عنوان جهاد اصغر در دستور کار قرار می گیرد. بنابراین ،از شاخص های مهم در این حوزه میبایست به افزایش مجاهدان و مدافعان از مرزهای فرهنگی و جغرافیایی و عقیدتی و مانند آن اشاره کرد. مشارکت در همه عرصه های سیاسی خود گواه صادقی بر پیشرفت و رشد و توسعه جامعه سیاسی اسلامی خواهد بود. از آیات 75 و 98 سوره نساء این معنا به دست می آید که حمایت از مستضعفان عالم در برابر مستکبران و مظلوم در برابر ظالم بی توجه به مذهب و دین و رنگ و جنس و میهن و نژاد و قوم ،از جمله شاخص های رشد و توسعه سیاسی در یک جامعه است.( آیه 25 سوره حدید) باید گفت که اموری چون اطاعت کامل از رسول خدا (آل عمران، آیات32-31)، پذیرش ولایت آن حضرت (ص) (احزاب، آیه 36)، پذیرش ولایت ائمه معصومین(ع) و اطاعت از ایشان (مائده، آیه 55)، پذیرش ولایت فقیه (کمالالدین صدوق، ج 2، ص/484) و قانونگرایی و عدالتخواهی، از جمله شاخص های رشد و توسعه در یک جامعه اسلامی در حوزه سیاسی است. البته شاخص های دیگری را میتوان شناسایی و بیان کرد که بیرون از حوصله این مقال است. 5. شاخص های قضایی و حقوقی: همه مردم در برابر قانون یکسان هستند و جایگاه و موقعیت اجتماعی و اقتصادی و مانند آن موجب خروج از دایره حکم قانون و عدل نمی شود. از این رو همگان حتی پیامبر(ص) در برابر قوانین شریعت و احکام الهی مسئول هستند و در صورت خروج از قوانین حقوقی و کیفری مجازات می شوند. پس عدالت بالسویه نسبت به همگان اجرا می شود. چنانکه حقوق افراد و جامعه از طریق دستگاه قضا و عوامل اجرایی آن محافظت شده و تامین می گردد.(اعراف، آیه 26؛مائده، آیات 48 و 49؛شوری، آیه 15) 6. شاخص های اقتصادی: از نظر آموزه های اسلامی ،اقتصاد، قوام جامعه و ستون اصلی آن است بهگونه ای که فروپاشی آن موجب گسست اجتماعی و فرار مردم از آن جامعه و الحاق به جوامع دیگر می شود(نساء، آیه5) اما زمانی اقتصاد ، اسلامی خواهد بود که به هدف تامین شرایط مناسب زیست اجتماعی برای کمال یابی انسان و عبودیت و خلافت انسانی باشد. این شرایط زمانی تحقق می یابد که عدالت در تمام مراحل از تولید و توزیع و مصرف در نظر گرفته و اجرا شود. براین اساس خداوند با روشهایی چون انفال و خمس و زکات و مانند آن از انباشت ثروت و منابع تولید در دست یک عده جلوگیری می کند.(حشر، آیه 7 و انفال، آیه 1 و ایات دیگر) و از طرفی در مقام توزیع خواستار عدالت توزیعی ثروت و جلوگیری از رباخواری، گران فروشی، کم فروشی(مطففین، آیه 1) و احتکار و ویژه خواری و مانند آن می شود و در حوزه مصرف نیزدستور به قناعت در مصرف و پرهیز از اسراف و تبذیر می دهد. همه این دستورها به این هدف است که جامعه اسلامی در چارچوب رضایت فروشنده و مشتری، نظارت بر بازار، شفافیت بازار، مناسب بودن مکان مبادله، آگاهی و پایبندی به احکام مبادلهها، آگاهی و پایبندی به آداب و اخلاق اسلامی، آگاهی و پایبندی به شیوههای فنی و اقتصادی مبادله، بازاریابی مناسب، تقلیل واسطهها، سازوکارهای جدید پرداخت و انجام مبادله، ثبات قوانین، مقررات و سیاستهای اقتصادی، تراز تجارت، رعایت منافع ملی، حجم نقدینگی موردنیاز برای مبادله، تأمین مطلوب و به موقع نیازهای نقدینه مردم و بانکها و مانند سامان یابد و از هر گونه بی عدالتی در حوزه اقتصاد جلوگیری شود. از نظر اسلام آنچه شاخص یک جامعه اسلامی است برکت است. به این معنا که عنایت الهی موجب افزایش و زیادی در بهره مندی انسان می شود.(اعراف، آیه 96؛هود، آیه 48) 7. شاخص های بهداشتی جسمی و روانی: در جامعه اسلامی یکی از شاخص های مهم، بهداشت جسم و روان است. بطوری که بر پاکی جسم از پلیدی و خباثت و بر پاکی و طهارت روح از گناه و زشتی و پلشتی تاکید شده است. در جامعه اسلامی افراد باید از هر گونه بیماری بویژه غم و اندوه و افسردگی و ترس در امان باشند. خداوند در آیاتی از جمله آیه 112 سوره نحل از جمله نشانه ها و شاخص های جامعه ایمانی و توحیدی را امنیت جانی و روحی و روانی می داند. در جامعه اسلامی مردم در کمال اطمینان و امنیت هستند. این امنیت شامل امنیت مالی ، جانی، اقتصادی، بدنی و روانی و روحی است. اصولا انسان مومن و جامعه ایمانی گرفتار اندوه در زمان مصیبت و از دست دادن، و ترس از آینده برای از دست رفتن نیست.(بقره، آیات 38 و 62 و 112) البته شاخص اسلامی از شادی این نیست که شخص گرفتار فرح و هیجانات غیر قابل کنترل باشد و از حالت تعادل رفتاری و گفتاری خارج شود، بلکه همواره از سروری برخوردار است که نشانه آن تبسم و گشاده رویی است(انشقاق، آیه 9)؛ زیرا از نظر اسلام فرح نشانه و شاخصی از آرامش روانی و روحی نیست.(آل عمران، آیه 188؛غافر، آیه 75) از نظر قرآن می بایست بین بهداشت روانی صادق و کاذب، تفاوت قایل شد؛ زیرا بسیاری از مردم گرفتار سلامت روانی کاذب هستند.(آل عمران، آیه 188) و با کوچک ترین ابتلاء و آزمونی خود را می بازند و گرفتار اندوه و افسردگی و حتی خودکشی می شوند. روان شناسان غربی که تنها به حوزه روان از منظر مادی می نگرند، دستورهایی را برای بهبود و سلامت روانی می دهند که نه تنها در بلند مدت درمان کننده نیست بلکه آسیب زاست. در حالی شاخص هایی که اسلام برای بهداشت روانی می دهد با توجه به اصولی چون مالکیت و ربوبیت و علم و حکمت الهی یک آرامش دایمی و پایدار است. تکیه بر توکل و اعتماد به خدا و صبر، انسان را در جایگاهی از اطمینان و آرامش قرار می دهد که هیچ دارو و روش درمانی دیگر نمی تواند جایگزین آن باشد. همچنین براساس شاخص های بهداشت اسلامی، جمعیت می بایست با یک روند رو به رشدی همراه باشد و هیچ عاملی موجب کاهش جمعیتی انسان نشود؛ پس سقط جنین از ترس احتمال بحران غذایی در جهان، امری خلاف اندیشه های اسلامی قرانی است و تنظیم جمعیت به معنای محدودسازی و کاهش آن، خلاف اسلام و قرآن و گناهی نابخشودنی است؛ زیرا خداوند می فرماید که مسئولیت تغذیه و اقتصاد انسان و موجودات را خود به عنوان رب العالمین به عهده دارد و کسی از انسان نخواسته است تا مسئولیت رزق و اطعام دیگری را به عهده گیرد بلکه مسئولیت او تنها عبودیت است .(ذاریات، آیات 56 تا 58) پس کسانی که به دلیل گرسنگی و مساله اقتصادی سقط جنین می کند (انعام، آیه 151) یا تنها به احتمال بحران اقتصادی و مشکلات آن این عمل زشت و حرام را مرتکب میشوند (اسراء، ایه 31) برخلاف انسانیت و اصول اسلامی رفتارمی کنند و باید خود را برای مجازات دنیوی و اخروی آماده سازند. شاخص های غیر انسانی چنانکه گفته شد جامعه اسلامی لازم است در چارچوبی سامان یابد که بتواند نقش خلافت الهی خود را انجام دهد. این گونه است که افزون بر رشد و پیشرفت در جان و جامعه اسلامی باید این رشد، توسعه یافته و دیگر موجودات را نیز در بر گیرد. تصرفات انسانی می بایست بهگونه ای باشد که ضمن حفظ خلقت مبتنی بر حکمت آفرینش موجب اصلاح جهان و بهره وری بهتر و بیشتر شود. پس نباید هیچ گونه فساد و تباهی در زمین و موجودات آن پدید آید. مسئولیت انسان در برابر جهان این است که آن را آباد کرده و به خوبی رشد و توسعه دهد تا به کمال بایسته و شایسته برسد و قابلیت استفاده برای انسان را نیز بیابد بی آنکه فسادی در خشکی و دریا و دیگر موجودات آن رخ دهد.(هود، آیه 61) در حالی که بر اساس فرهنگ های دیگر این رفتار موجب فساد و تباهی در زمین شده است و دستاوردی جز فساد نداشته است.(روم، آیه 41) بنابراین در چارچوب شاخص های اسلامی و قرآنی، رفتار آدمی باید محیط زیست را سبز و نیکو نگه دارد و در ارتقای آن از طریق مهندسی ژنتیک و دیگر فن آوری ها و روش های بهبود و اصلاح بکوشد. تلاش ها باید معطوف این معنا باشد که نه تنها از میزان آلودگی محیط زیستی کاسته شود بلکه اصلاح و بهبود یابد. پس در تولیدات و تصرفاتی که انسان در جهان بیرون انجام می دهد می بایست از هر گونه آلودگی محیط زیستی شامل آلودگی هوا ناشی ازحرکت وسایط نقلیه موتوری دودزا و کارخانههای آلاینده، آلودگی آبهای جاری توسط تولیدکنندگان و افراد جامعه، دفع نامطلوب زباله و تولید صداهای نامطلوب که آثار روانی- اجتماعی آن بر جمعیت موجب ایجاد انواع بیماریهای جسمی و روانی می گردد؛ جلوگیری شود و اصلاحاتی در بهبود محیط صورت گیرد. آنچه بیان شد تنها گوشه ای از گفته های قرآنی در حوزه پیشرفت،رشد و توسعه اسلامی و قرآنی است و بیان همه، وقت و حوصله دیگری می خواهد. علیرضا حکمت خواه
موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 435
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 281151
|
||